در اینجا هم نمیخواهیم در اینباره بنویسیم. ولی اصرار رئیسجمهور بر حضور الهام در دولت و حفظ سمتهایی که وی دارد، سمتهایی که هر کدام در دولتهای قبل در اختیار یک شخص قرار داشت و دعوتش به صبر، تحمل و توکل کمی عجیب بهنظر میرسد. مگر الهام چه تواناییهایی دارد که میتواند سخنگوی دولت باشد، وزیر دادگستری باشد، عضو شورای نگهبان باشد و در عین حال مجموعههای دیگری را هم مدیریت کند؟
نمایندگان مجلس اصولگرا که با الهام و دولت نهم در یک جناح سیاسی قرار دارند طرحی را تصویب کردند که براساس آن اعضای شورای نگهبان از داشتن شغلهای دیگر منع شوند. شاید یکی از اهداف این مصوبه، الهام و شغلهای متعدد او بود و الهام نیز با همین برداشت طی نامهای به رئیسجمهور از سمتهای خود استعفا داده بود و خواستار بازگشت به دانشگاه و شغل تدریس شده بود. که رئیسجمهور نپذیرفت.
مصوبه نمایندگان نشان از کدام صف آرایی میداد که احمدینژاد در پاسخ به نامه استعفای الهام، او را به شهید بهشتی در برابر تخریبها تشبیه کرد. احمدینژاد در آن نامه گفت: چه بسیار مدعیان ارزشها و حتی دینداری که در وقت آزمایش، دنیاطلبان حرفهای و خودخواهان غرق شده در دنیای آرزوهای کوچک مادی، از کار درمیآیند.
قبل از نامه رئیسجمهور شورای نگهبان مصوبه مجلس را رد کرده بود. اما داستان به همین جا ختم نشد. مجلسیها هم در اقدامی عجیب بر مصوبه خود که بر تک شغله بودن اعضای شورای نگهبان تاکید میکرد، اصرار کردند و با اصلاحاتی آن را دوباره به شورای نگهبان فرستادند. شورای نگهبان هم دیروز از زبان سخنگو دوباره اعلام کرد که این شورا، مصوبه نمایندگان را رد کرده است